.....، اساس کار شیطان این است که در درون ما یک بافت فرسوده ایجاد کند، آن گوهرها را بردارد یک چاردیواری برای ما بگذارد، تمام تلاش او این است که هویت ما را از ما بگیرد؛ آنوقت ما میشویم مزدور این و آن. در بخش پایانی سوره مبارکه «مجادله» دارد که ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَاَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّه﴾، وقتی وجود مبارک امام چهارم امام زین العابدین (سلاماللهعلیه) در آخرین وداع به حضرت سید الشهدا (سلاماللهعلیه) عرض کرد که کار شما با قوم به کجا کشید؟ حضرت همین آیه را خواند که ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَاَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّه﴾. این را در خیمه در آخرین وداع این را خواند.کاری که شیطان میکند یاد خدا را از انسان میبرد و خطر یاد بردن خدا این است که ذات اقدس الهی انتقام میگیرد، خود ما را از یاد خود ما میبرد. در سوره «حشر» فرمود: ﴿لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَاَنسَاهُمْ اَنفُسَهُم﴾؛ خدا انتقام میگیرد. انتقام گاهی به بیماریها و فقر و بلاها و مانند آن است، گاهی آن انتقام مهندسی شده دقیق است که فرمود: ﴿نَسُوا اللَّهَ فَاَنسَاهُمْ اَنفُسَهُم﴾؛ اینها را از یاد خودشان میبرد. میبینید یک عده به فکر همه چیز هستند، فقط خودشان را فرمودند. تمام تلاش و کوشش آنها این است که بچینند و بسازند برای ورثه؛ اما حالا چکار بکند برای خودش، اصلاً به این فکر نیست. میخواهد به مقام برسد، این القاب را پیدا کند، این بازیها و سرگرمیها را داشته باشد، اصلاً به فکر خودش نیست. وقتی کسی به فکر خودش نباشد، هر کاری را بیرون دروازه انجام میدهد ﴿وَ لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَاَنسَاهُمْ اَنفُسَهُم﴾؛ از یاد خودشان میبرد و این کار شیطان است. چطور میشود ـ این کار، کار تلقین عادی نیست ـ آدم هویت خودش را فراموش کند؟! آنوقت تمام اشتباهات و مغالطات از همینجا شروع میشود. ما آن ابزار را خودمان تلقی میکنیم. همین منافقین و دیگران که در جنگها شرکت نمیکردند، قرآن میفرماید: ﴿اَهَمَّتْهُمْ اَنْفُسُهُم﴾؛ اینها فقط به فکر خودشان هستند؛ به فکر خودشان هستند یعنی به فکر خوردن و پوشیدن هستند، یعنی خودِ حیوانی، همینها را خدا میفرماید که اینها خودشان را فراموش کردند. ما ابزار را خودمان تلقی میکنیم.
این بیان نورانی حضرت امیر (سلاماللهعلیه) که وقتی عصبانی میشود چطور حرف میزند!! در همان خطبه «شقشقیه» وقتی حکومت عثمان را مشخص کرد، فرمود میدانید اینها با بیتالمال چکار کردند؟! اینها مثل ابل که «یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع». میدانید اسب و مانند آن این علفها را میخورند، اما اینطور نیست که از ریشه بکَنند؛ اما این شتر با آن لب و دهان پهن خود با آن گرسنگیاش که مرتّب خار میخورد اگر یک تکّه علف سبز نصیب او شود حضرت فرمود این شتر مثل بولدوزر دهان پهن خود را میگذارد و از ریشه در میآورد و دیگر اینجا علف سبز نمیشود. اینها سه هزار، سه هزار کمتر و بیشتر «مال الله» را اینطور میبلعند! «یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع»؛ این شتر فقط خار میخورد، حالا بهار شد و یک قدری باران آمد و یک قدری علف سبز شد، این دیگر برای شتر بعدی یا برای گوسفند بعدی چیزی نمیگذارد. حضرت فرمود: عثمانیها این کار را کردند، الان دست شما خالی است برای اینکه اینها با بیت المال این کار را کردند. همین حضرت فرمود اینها که اینطور میخورند عصاره کارشان چیست؟ تمام تلاش اینها بین «بَیْنَ نَثِیلِهِ وَ مُعْتَلَفِه» است.
فرمود حالا شتر که این همه غذا خورد، چکار میکند؟ فرمود شیطان دو حدّ دارد: یک حدّ آن این است که این غذاها را خوب بخورد، یک حدّ آن هم این است که ـ جسارت است ـ مدفوع را دفع کند. «معتلف»؛ یعنی مرغزار و علفزار. «نثیل»؛ یعنی آنجایی که شتر دستشویی میرود. الآن خروجی بعضیها همین است که از آشپزخانه چه در میآید و تحویل دستشویی چه میدهند، همین! اینها خودشان را فراموش کردند. چطور میشود که آدم خودش را فراموش میکند؟!
همینها را میفرماید که فقط به فکر خودشان هستند. اینکه فرمود: ﴿اَهَمَّتْهُمْ اَنْفُسُهُم﴾، این کدام خود است؟ اینها فقط به فکر خودشان هستند، این کدام خود است؟ این را که در سوره «حشر» فرمود خودشان فراموش کردند! پس معلوم میشود ما آن خودی که ابزار کار ما هست و خود حیوانی است، آن را اصل قرار میدهیم و آن خود ملکوتی که ﴿نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾ ، آن را فراموش میکنیم؛ قرآن بعد از این تحلیل عمیق علمی میگوید: ﴿اُولئِکَ کَالانْعَامِ بَلْ هُمْ اَضَلّ﴾ ، نه اینکه ـ معاذالله ـ به کسی بخواهد فحش بدهد. قرآن کتاب تحقیر نیست، کتاب سبّ و لعن نیست، کتاب فحش نیست؛ کتاب علمی است، علمی یعنی علمی است! میگوید یا درس بخوان یاد بگیر! یا چشم باز کن باطن افراد را ببین، یا حرف ائمه را گوش بده، یا دو روز صبر کن بعد از مرگ ببین اینها به چه صورت در میآیند؟ یکی از این چهار راه است. همین قرآن میگوید اینها خودشان را فراموش کردند فقط به فکر خودشان هستند. همین علی (سلاماللهعلیه) که قرآن ناطق است میگوید اینها دو کار میکنند: یا آشپزخانه، یا دستشویی؛ فرمود: «بَیْنَ نَثِیلِهِ وَ مُعْتَلَفِه»اند، راه سوم ندارند، کار سوم ندارند، و شیطان این را مهندسی میکند؛ لذا آخرین جملهای که وجود مبارک سید الشهدا (سلاماللهعلیه) به امام چهارم بعد از سؤال حضرت که کار شما با این قوم به کجا رسید؟ فرمود: «یَا وَلَدِی! ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَاَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّه﴾».
بخشی از سخنان حضرت استاد در درس اخلاق . 9 اسفند 96 پس از خارج فقه
به یاد استاد...
ما را در سایت به یاد استاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ahazratostade بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 1 فروردين 1397 ساعت: 1:45